ه هر دليل و حكمت عادت كردهايم كه سهم امام را تنها از خمس اموال منقول و غيرمنقول محاسبه كنيم، در حالي كه با صد تدبير و حيله هم از اداي آن حدّاقل ميگريزيم، در حالي كه در نزد آبرو، اعتبار، قلم، وقت ما و برنامههاي رسانهاي رسمي و غيررسمي ما سهم بزرگي از حقّ امام باقي است كه الزاماً بايد پرداخته شود.
دانلود فایل صوتی سخنان استاد شفیعی سروستانی در ادامه ....
امروز هم طبق معمول و سابقة قريب به دويست برنامة راديويي كه طيّ آنها همواره از دشمنان اسلام، شيعه و ايران و عملكرد آنها گفتهام و آخرين خبرها و حوادث جاري را با رويكرد مهدوي تحليل كردهام، در پي كشف خبري و روايتي بودم؛ امّا ديدم سوژهاي واضحتر و خبري داغتر از برنامة «تا جمعة ظهور» و مشابه آن در ساير برنامههاي صدا و سيما نيست. آن هم بعد از دو هفته تعطيلي برنامههاي مهدوي.
گويا عادت كردهايم هر كجا كم آورديم، از سهم اين برنامههاي كوتاه كه يك ميليونيوم ساعت از جمع كلّية برنامههاي فرهنگي رسانههاي رسمي و غيررسمي هم نميشود، كم كنيم.
اين عمل از دو حال خارج نيست، يا شأن موضوع و مطلب (مهدويّت) را اسفل و كم اهمّيتتر از ساير موضوعات، همچون تاسوعا و عيد نوروز و... فرض كردهايم يا آنكه مجموع ايّام و آنات و حوادث و رخدادهاي ماضي و مستقبل را منفك و مستقل از آنچه كه در دايرة گفتوگوهاي ولايي مهدوي قابل شناسايي است، فرض كردهايم. وگرنه دليل روشن و قابل دفاعي براي اين كم گذاشتنها نميشناسم.
از همين جا بود كه خواستم خودم و دوستانم را متذكّر اين معني شوم و از زبان حضرات معصومان(ع) عرض كنم كه:
«دنيا و هر چه در آن است، متعلّق به خدا، رسولش و ما اهل بيت است.»
اين كلام حضرت اباعبدالله، امام صادق(ع) است كه خلق مسلمان را متذكّر ميشوند:
«هر كه چيزي از مال دنيا به دست آورد، بايد تقوا پيشه كند و حقّ خدا، رسول خدا و اهل بيت(ع) را بدهد، مباد كه مستوجب و مستحقّ بيزاري آنان شود.» (اصول كافي، كتاب حجّت، ج 2)
به هر دليل و حكمت عادت كردهايم كه سهم امام را تنها از خمس اموال منقول و غيرمنقول محاسبه كنيم، در حالي كه با صد تدبير و حيله هم از اداي آن حدّاقل ميگريزيم، در حالي كه در نزد آبرو، اعتبار، قلم، وقت ما و برنامههاي رسانهاي رسمي و غيررسمي ما سهم بزرگي از حقّ امام باقي است كه الزاماً بايد پرداخته شود.
مگر نخوانده و نشنيدهايم اين فراز دعاي «عديله» را كه ميفرمايد:
امام، آن كسي است كه «بِبقائِهِ بَقيتُ الدُّنيا، بِيمنِه رزق الوري، و بوجودِهِ ثَبتّتِ الأرضِ و السَماء» به حضور اوست كه دنيا باقي است و به وجود او و بركت اوست كه رزق و روزيِ آفريدهها ميرسد و به وجود اوست كه زمين و آسمان ثابت مانده است.
به قول شاعري:
ميتراود از تو بوي زندگي هست لبريزت سبوي زندگي
روح آبيِ تو سرشار خدا خندة زيبا به روي زندگي
امام صادق(ع) ميفرمايند:
«ما اهل بيت(ع) آن نعمتي هستيم كه خدا به سبب ما بندگان را نعمت داده است و اين نعمتي است كه منقطع نميشود و خداوند از حقّ اين نعمتي كه به ايشان ارزاني داشته، سؤال خواهد كرد.» (نورالثّقلين، ج 5، ص 663)
هر آنچه كه خير و بركت و توفيق و روزي است از مسير امام، به واسطة امام و به اذن امام عصر(عج) به ما رسيده است. صاحب نعمتي كه ميبايست در صدر و ذيل تمامي سخنان، برنامهها، بزرگداشتها، اعياد و ايّام از ايشان ياد شود و به واسطهاش خداوند را شكر گوييم. مباد كه ناسپاسي نعمت را بدل به نقمت كنيم در حالي كه مهربانترين مهربان عالم است.
امام علي(ع) خطاب به «رميله» فرمودند:
«هيچ مؤمني بيمار نميشود، مگر اينكه ما هم به خاطر او بيمار ميشويم و هيچ مؤمني غمگين نميشود، مگر اينكه ما هم در غم او غمگين ميشويم و هيچ دعايي نميكند، مگر آنكه ما به دعاي او آمين ميگوييم و سكوت نميكند، مگر آنكه ما برايش دعا ميكنيم.» (بحارالأنوار، ج 26، باب 9، ص 140)
در تندباد حوادث و فتنههاي آخرالزّماني كه هر دم رو به فزوني است و در ميان حملات جنود ابليسي كه از فراز و فرودمان هر لحظه چون طوفان حمله ميآورند، چه كسي است كه پناه امن و حصن حصين باشد؟ گويا خود را ايمن شناختهايم يا پناهگاهي امنتر يافتهايم وگرنه چرا چنين؟
اين سخن جز آن است كه امروزه روز، تنها با رويكرد مهدوي ميتوان به تفسير و رمزگشايي از همة حوادث و رخدادهاي سياسي، طبيعي، اجتماعي و حتّي فرهنگي در سطح كلان و خرد پرداخت.
امام باقر(ع) فرمودند:
«مهدي از همة شما بيشتر مردمان را پناه ميدهد و از همة شما علمش افزونتر است و از همه رحمت و لطفش فراگيرتر.»
اگر چنين نبود، در آن سحرگاه و در سرداب مقدّس اين مناجات، چنان كه «سيّد بن طاووس» نقل كرده است، از ايشان شنيده نميشد:
«خداوندا! شيعيان ما از پرتو انوار ما خلق شدهاند و از زيادة گِل ما سرشته گرديدهاند، آنها گناهان زيادي به اتّكاي محبّت ما و ولايت ما مرتكب شدهاند، اگر گناهان آنها در ارتباط با توست، از آنها درگذر كه ما نسبت به حقّ خود اظهار رضايت كردهايم و آنچه از گناهان در ارتباط با خودشان و مردم است، خودت بين آنها اصلاح كن و از خمس كه حقّ من است به آنها بده تا راضي شوند و آنها را از آتش نجات بده و با دشمنان ما در سخط خود جمع نفرما.»
هيهات! به ندانستيم كه به قول امام حسن عسكري(ع)، يتيمتر از اين يتيم آن كسي است كه از امامش دور افتاده و قادر نيست او را بيابد و نميداند احكام دينش را چه سازد و از كجا حاصل كند.
خودم و شما را متذكّر اين همه غفلت ميشوم و دعوت ميكنم به اداي حقّ امام و تجديد عهد با امام، چنان كه در نامهاي به «شيخ مفيد(ره)» فرمودند:
«اگر شيعيان ما كه خداوند توفيق طاعتشان دهد، به عهدي كه با ما داشتند وفا ميكردند، همانا فيض ديدار ما از آنان سلب نميشد.» والسّلام
نظرات شما عزیزان: